درک یک پایان

رمان درک یک پایان (The Sense of an Ending) به طور کلی یک رمان عاشقانه است، یک مثلث عاشقانه. رقابت عشق دو نوجوان - تونی و آدریان - با دختری به نام ورونیکا.

اما از نظر من این حاشیه ی کتاب است. اصل داستان در مورد رفتار و عکس العمل دو دوست زمانی که عاشق یک دختر می شوند. آن هم در سن 17 سالگی تا میانسالی. رابطه ی عاشقانه ای که در سن 17 سالگی اتفاق افتاد ولی در تمام این سال ها نه تنها کمرنگ نشده، بلکه پررنگ تر هم شده است.

درک یک پایان را میتوان از نگاه فمنیستی و فرویدی (عقده ی الکترا) بررسی کرد. زمانی که زن علیه زن قرار می گیرد. مادر به دختر حسادت می کند. مادر احساسات سرکوب شده اش را به نوجوانی 17 ساله ابراز می کند و باعث نابودی زندگی 3 انسان میگردد. هرچند خواننده زمانی که کتاب تمام می شود و چگونگی این پایان را درک می کند، به این حقیقت پی می برد.

خاطرات و اتفاقاتی که در گذشته‌ بر ما گذشته اند، نه با هم جمع می‌شوند، نه تفریق و نه تقسیم؛ اما ممکن است با هم ضرب شوند و همه ی آن ها روی هم انباشته شوند و یک چیز تازه با ماهیت متفاوت بیافرینند. فقط پیروزی ها نیستند که روی هم جمع می شوند، بلکه شکست ها و تلخی ها هم اینطور هستند.

ممکن است بسیاری از ما این چنین تجربه هایی داشته باشیم که برخی از خاطرات گذشته مان، حتی با گذر زمان هم، در ذهن مان زنده تر هستند، و مانع از آن می شود که به آنچه در حال و اکنون چیرامون ما رخ می دهد، توجه کنیم.

.

و اما قاعده‌ی زندگی چگونه است؟ من می گویم حق با بازنز است.

.

اجازه دهید جولین بارنز، نویسنده ی این کتاب خوب، شما را با خود به هر جا که می‌خواهد ببرد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها